برگزاری دومین جشنواره دمبوره در بامیان در کنار برنامههای متنوع دیگر فرهنگی و هنری به نکوداشت سرور سرخوش خواننده محلی(سنتی) هزارگی اختصاصیافته است.
غلام سرور سرخوش در ۱۱ جوزا/خرداد ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای “غجورباش” ولایت دایکندی در مرکز افغانستان چشم به جهان گشود. او برادر بزرگ داوود سرخوش، خواننده مشهور افغانستان است. سرور سرخوش در ایام زندگی به شغلهای معلمی، جمعآوری مالیات در وزارت مالیه/دارایی و موسیقی اشتغال داشت.
او با هجوم ارتش شوروی سابق در افغانستان، موسیقی هزارگی را رنگ انقلابی و سیاسی بخشید. پیش از سرخوش آهنگهای هزارگی بیشتر محتوای عاشقانه و گاهگاه رنگ سوگواری (مخته) داشت. از این رهگذر او یکی از پیشگامان دمبوره پایداری و موسیقی انقلابی در کشور و نخستین هنرمندی بود که موسیقی هزارگی را مفهوم انقلابی و اجتماعی بخشید.
غلام سرور سرخوش درسال ۱۳۲۱ خورشیدی در روستای”غجورباش” ولایت دایکندی در مرکز افغانستان چشم به جهان گشود
سراینده بسیاری از ترانههای انقلابی نیز خودش بوده است. سرور سرخوش افزون بر اینکه هنرمندی پیشتاز در آهنگهای انقلابی بود، در ساخت آهنگهای جدید هزارگی نیز صاحب ابتکار و خلاقیت بوده است. بسیاری از آهنگهای سرور سرخوش توسط دیگر آوازخوانان سنتی هزاره مورد استقبال قرارگرفته و بازخوانی شده است.
داوود سرخوش نیز یکی از کسانی است که برخی از آهنگهایش را با الهام از این برادر بزرگترش ساخته است. چندین آهنگ سرور سرخوش در زمان حیاتش در رادیو و تلویزیون ملی افغانستان ثبت و پخششده است. جشنواره دمبوره افزون بر تجلیل از جایگاه سرور سرخوش اهداف و ابعاد زیر را تحت پوشش قرار میدهد.
‘شهر من بامیان’ برنده جشنواره فیلم شهرهای خلاق جهان شد
شورای علمای بامیان خواهان لغو جشنواره موسیقی ‘دمبوره’ شد
رشد موسیقی محلی
دمبوره به عنوان یکی از قدیمیترین سازهای خراسانی که با دوبیتی و رنجهای اجتماعی و اشک و داغهای عاشقانه همراه بوده است، امروزه نیز در میان مردم از جایگاه ویژه و محبوبیت خاصی برخوردار است. تجلیل از پیشگامان حوزه موسیقی محلی رسالتی است بر عهده جامعه که از این طریق به انجام میرسد.
در سالهای اخیر دمبوره به حیث یکی از ابزارهای اصیل موسیقی سنتی و محلی هزارگی از شهرت و مقبولیت عام در این جامعه برخوردار شده است. هزارههای افغانستان احساس همذات پنداری عجیبی با این ساز خشک چوبی دارند. این جماعت هر جا که آواره شدهاند و در هر گوشهای از جهان که سکونت گزیدهاند بیصدای دنگ دنگ دمبوره، نتوانستهاند زندگی کنند و این ساز پدری را چون یک میراث گرانبها که همیشه با نوعی حس نوستالژیکی آمیخته بوده است، با خویش تا دورترین نقاط کشور و جهان حمل کردهاند. از بامیان تا بادغیس، از غزنی تا بدخشان، از مشهد ایران گرفته تا کویته پاکستان و تا استرالیا و مسکو و پکن.
دمبوره به حیث یکی از قدیمیترین سازهای خراسانی که با دوبیتی و رنجهای اجتماعی و اشک و داغهای عاشقانه همراه بوده است
اما همگان شاید بدانند که امروزه در پرتو فنّاوری و رشد ارتباطات، هنر موسیقی از سرعت پیشرفت عجیبی برخوردار است. برخی از موسیقیهای فولکلور اکنون رنگ جهانی به خود گرفته است. روشن است که باقی ماندن دمبوره در وضعی کنونی خویش، نمیتواند پاسخگوی نیازهای هنری، نوجویی و تنوعطلبی نسل حاضر باشد.
دمبورهنوازان هزارگی باید در فکر مدرن ساختن و علمی کردن این ساز سنتی برآیند. اگرچه تلاشهای ارجمندی توسط برخی از هنرمندان هزارگی برای بروز ساختن آن در جریان است اما این تلاشها کافی به نظر نمیرسد، امید میرود که جشنواره دمبوره در بامیان زمینهساز بستری برای رشد این ساز خوشآهنگ و مردمی شود.
از دو سوی آمو: از دنبوره بامیان تا سلطان قلبها
شادمانی جمعی
جامعه جنگزده و بحراندیده افغانستان مراسم سوگواریهای جمعی زیاد به خود دیدهاند اما شادمانیهای جمعی بسیار اندکی تجربه کرده است. برگزاری جشنوارههایی از قبیل جشنواره دمبوره در بامیان یکی از نیازهای اساسی چنین جامعهای است. جامعهای که سالها طعم تلخ جنگ را با پوست و استخوان احساس کردهاند، نیاز اساسی به محافل و مراسم شادمانی جمعی دارند. محافلی که روح آسیبدیده جمعی ما را ترمیم کند و روان خشونت دیده ما را تلطیف سازد.