این موضوع از محور های اساسی میزگرد «آسیبشناسی روند صلح افغانستان» بود که بروز چهار شنبه ۲۰ حمل در تالار مولانای کانون اصلاحات برگزار شده بود.
در آغاز این میزگرد حشمتالله رادفر روزنامه نگار و پژوهشگر مسایل اجتماعی، با بیان پیشینۀ تلاش های صلح در منازعۀ ۴۰ سالۀ افغانستان گفت: “پس از سقوط حاکمیت طالبان و با آغاز دورۀ کنونی نیز، تلاش های زیادی در راستای پایان منازعه جاری در کشور صورت گرفته و در تازه ترین تحولات در این زمینه ایالات متحدۀ امریکا با سرخوردگی از طولانی ترین جنگ تاریخ این کشور در افغانستان، از ماه ها به اینسو به آقای زلمی خلیلزاد ماموریت داده است تا درب مذاکره و گفتگو با سردسته های طالبان را به منظور دستیابی به نوعی سازش با این گروه باز کند و زمینه های “خروج آبرومندانه”ی نیرو های نظامی این کشور از افغانستان را ظاهرن به هر صورت و به هرقیمت ممکن، فراهم سازد.
آقای رادفر در ادامه گفت که جلوگیری از تبدیل شدن دوبارۀ افغانستان به پناهگاه امن تروریستان فرامرزی و دشمنان ایدیولوژیک منافع و امنیت ملی امریکا و جهان غرب، تنها دغدغۀ مشترک امریکا و ناتو و شماری از کشور های منطقه در افغانستان است که به نظر میرسد، راه های دستیابی به این هدف را نیز بیشتر از حصار های بلند قامت کابل در شاهرگ های سیاست و اقتصاد منطقه جستجو میکنند.
با باور آقای رادفر، همزمانی خروج سربازان بین المللی و پیشرفت هایی که در گفتگو ها میان امریکایی ها و طالبان رونما شده، بیم و امید ها در پیوند با آیندۀ افغانستان نیز افزایش یافته است.
سپس مولوی عطاالرحمان سلیم معاون شورای عالی صلح از فرصتهای سالهای قبل برای دستیابی به صلح یاد کرد و گفت: ” در ده سال گذشته فرصت های زیادی برای گفتگو و مذاکره با طالبان وجود داشت، وضعیت منطقه یی هم به این اندازه بحرانی نشده بود، طالبان بار ها برای پایان جنگ ابراز علاقه کرده بودند، ولی متاسفانه حکومت وقت به آن بها نداده با این مساله برخورد سلیقه یی و پروژه یی کردند تا این که فرصتها به چالشهای جدی تبدیل گردید”.
آقای سلیم مذاکرات کنونی را در راستای صلح شتابزده عنوان کرد و از جریانهای سیاسی به خاطر بزرگنمایی نشست مسکو انتقاد نمود. معاون شورای عالی صلح در حالی که شکلگیری تیم مذاکرهکننده را اقدام نیک میداند، از طرف های درگیر خواست تا هم در ترکیب هیئت مذاکره کننده و هم محتوای گفتگو ها واقعیتهای موجود در جامعه، وضعیت امروزی، احزاب، تنوع قومی و فرهنگی مردم را در نظرداشته باشند.
با آغاز گفتگو های صلح طیف های مختلف سیاسی و اجتماعی به پیشرفت این گفتگو ها واکنش نشان داده و دیدگاه ها و نگرانی های زیادی نسبت به پیامد های زیانبار سازش با طالبان مطرح شده است، زنان به عنوان آسیب پذیر ترین بخش جامعه در قالب ها و گونه های مختلف دغدغه های شان نسبت به این روند را ابراز داشته اند.
در این میز گرد، خانم شکریه حیدر فعال حقوق زن از کمرنگ بودن نقش زنان در مذاکرات صلح را کم رنگ و نمایشی دانسته گفت:” متاسفانه حضور زنان در همه موضوعات، سیاسی و نمایشی شده است. همه طرفها باید بدانند که حضور مساوی زنان در مذاکرات صلح، برای حفظ حقوق آنها و نمایندهگی از نیم نفوس کشور یک امر حتمی و غیر قابل معامله میباشد”.
سپس داکتر عمر شریفی نامزد دکتورای باستان شناسی در دانشگاه بوستون امریکا، به ابعاد خارجی و جنبه های سیاسی منافع کشورهای دخیل در جنگ افغانستان پرداخت و تاکید کرد که باید در قسمت ارایهی تصویر درست از ارزشها و دستآوردهای ۱۸ سال پسین افغانستان در رسانههای خارجی کار بیشتر صورت گیرد.
آقای شریفی از نبود تضمین برای صلح پس از خروج کامل نیروهای امریکایی از کشور ابراز نگرانی کرده، گفت:” توافقات و تصامیم بازیگران منطقهای مانند: “روسیه، پاکستان و ایران بیشتر جنبه واکنشی داشته تا خواست واقعی آن کشورها در قبال صلح در افغانستان. طالبان و پاکستان انتظار میکشند تا سناریوی سال ۹۱ تکرار شود و طالبان با قدرت در عرصهی سیاسی افغانستان ظاهر شوند و به اینصورت فروپاشی نظام به عنوان یکی از اهداف استراتژیک این کشور در افغانستان محقق شود. مساله یی که تمامی طیف های سیاسی افغانستان باید نسبت به آن با جدیت و حساسیت برخورد کنند و اجازه ندهند اصالت نظام قربانی سلیقه های فردی و اهداف کشور های منطقه شود.”
در ادامه داکتر شریفی روی خطوط سرخ مردم، حفظ نظام و ارزشهای پسین صحبت نمود: “حکومت مؤقت و تحول در نظام، افغانستان را به صلح نمیرساند، بلکه آغاز فروپاشی نظام خواهد بود. به همین دلیل مهمترین خط سرخ در مذاکره با طالبان باید حفظ نظام این کشور باشد”.
در پایان، نظر محمد مطمین، عضو پیشین تحریک طالبان، پروسهی صلح را زمانگیر دانسته و عامل عمدهی دوام جنگ در کشور را داشتن دید پروژهیی حکومت پشین میخواند.
آقای مطمین تدویر لویه جرگه مشورتی را یک اقدام منفی انگاشته، افزود:” تیم مذاکره کنندهی که از سوی اقای غنی برگزیده شده است بیطرف نیست و از مردم نمایندهگی نمیکند”.
در ادامه آقای مطمین پیمانشکنی های رییس حکومت وحدت ملی را از زمان انتخابات ریاست جمهوری تا اکنون را یکی از عمده ترین موانع پیشرفت گفتگو های صلح دانسته گفت: ” با آنکه داکتر عبدالله در انتخابات ۲۰۱۴ برنده شده بود. اما؛ در دور دوم انتخابات تیم آقای غنی با توافق روی دو سه مساله با طالبان زمینه های تقلب گسترده به نفع خود در مناطق تحت کنترول طالبان را فراهم کرد، اما با تکیه زدن بر اریکۀ قدرت به هیچ یک از تعهدات خود با طالبان عمل نکرد و اکنون طالبان حتا آمادۀ گفتگو با این سیاستمدار پیمان شکن نیستند.
به گفتۀ آقای مطمین، خود داری از امضای توافقنامه امنیتی با امریکا، آغاز مذاکرات صلح با طالبان مستقل از پاکستان، متوقف کردن حملات هوایی و آزادی زندانیان طالبان از تعهدات آقای غنی با طالبان بود که او به هیچ یک از وعدههای خود وفا دار باقی نماند که این رویکرد طلبان را سخت آزده است و حاضر نیستند با حکومت مذاکره کنند”.
آقای مطمین همچنان اذعان کرد که طالبان در اوایل در بخش هایی از مناطق قبایلی پاکستان وضعیت بدی داشتند، با امتیازات اندکی حاضر به گفتگو بودند، آن ها با پول هایی که از منابع مختلف از کابل به آن ها میرسید، به جایگاه و موقف امروزی رسیده اند.
ذکی نادری کارشناس رسانه یی کانون اصلاحات