کانون اصلاحات روز چهارشنبه (۷ سنبله) برنامهای را برای نقد و بررسی کتاب «تمرکززدایی و توسعهی سیاسی در افغانستان» اثر کامبخش نکویی برگزار کرد.
داکتر عبدالطیف نظری، استاد دانشگاه و پژوهشگر در این برنامه در مورد نهادینهشدن تمرکززدایی در ساختار قدرت سیاسی کشور بر دو متغیر اشاره کرد. داکتر نظری بر پویا بودن هرچه بیشتر نسل دانشپژوه تأکید کرده نهادینهشدن گفتمان توزیع قدرت را نخستین متغیری خواند که میتواند مردم افغانستان را در رسیدن به توسعهی سیاسی کمک کند. او تمرکززدایی را از مأموریتهای اصلی حکومت وحدت ملی برشمرده افزود که «قرار بود تمرکززدایی در حکومت وحدت ملی اتفاق بیفتد، اما افزون بر این که حکومت در این مأموریت ناکام بوده، با گذشت هر روز ما شاهد شکافهای قومی و بحرانهای مزمن استیم. در حدی که حتا گاهی آوازهایی برای تجزیهی کشور بلند میشود و گسلهای اجتماعی و سیاسی هر روز عمیقتر شده میروند.»
داکتر نظری راه غلبه بر بحران را در کشور توضیع قدرت دانسته، زیستن در جامعهی مدرن و عاری از تبعیض را در گرو تمرکززدایی قدرت قلمداد کرد. آقای نظری رسیدن به این مهم از وظایف نسل دانشپژوه و نخبگان و بازیگران قدرت سیاسی خواند و تأکید کرد که «در هیچ جامعهای مبارزه بدون هزینه نبوده است.»
داکتر عبدالطیف نظری در بخش دوم از سخنرانیاش بر ایجاد گفتمان «ملی معتدل» تأکید کرده، این مهم را دومین متغیر رسیدن به توضیع قدرت خواند. او با نقد بر رادیکالیسم تباری و افراطگرایی دینی افزود که «برای زیست مسالمتآمیز در کشور که تمامی مردم را در بر میگیرد، ما به ایجاد مباحث ملی معتدل لازیم داریم.» او همچنان گفت که «بر بنیاد آموزههای جامعهشناسی سیاسی، این سیستمهای ناپویاست که اقتدارگرایی را مفصلبندی میکند و وظیفهی نسل قلمبهدست است تا به اقتدارگرایان تفهیم کنند که اکنون عصری است که هویتهای خفته، بیدار شدهاند و دنیا به دهکدهی کوچکی بدل شده است.»
داکتر نظری چالش نظری و تیوریک را مهمترین مشکل در برابر تمامیتخواهی دانسته تأکید کرد که «ما باید منطق تمامیتخواهی را به چالش بکشیم.»
آقای نظری در خصوص ساختاری تنها روی چگونگی ویراستاری کتاب انگشت نقد گذاشته افزود که کتاب از این لحاظ دچار نواقص فراوان است.
نوبت دوم برای سخنرانی برنامه به عبدالحفیظ منصور نویسنده، پژوهشگر و نمایندهی مردم در مجلس نمایندگان اختصاص یافته بود. او کتاب یادشده را از لحاظ موضوعی کار مفید و بهجا توصیف کرده، ضمن شادباشگویی به نویسنده افزود که: «در پیوند به تمرکززدایی حرف زیاد بود، اما اثر تحقیقی در این رابطه نداشتیم که آقای نیکویی زحمت آن را کشیده است و به نامش ثبت خواهد شد.»
آقای منصور در مورد قسمتی از کتاب که عبارت از تمرکززدایی از نوع فدرال، راه حل اساسی عدم توسعه و پیشرفت کشور باشد، با دید شک نگریست. بیشترین نقد آقای منصور پیرامون قسمت تاریخچهی بحث تمرکززدایی در افغانستان است. او علاوه کرد که بحث توزیع قدرت را نخستین بار آقای داکتر نظیف شهرانی در آستانهی جرگهی تصویب قانونی اساسی طی سیمیناری به گونهی علمی با این استدلال مطرح کرد که: تنوع قومی افغانستان با ساختار سیاسی این کشور تناسب ندارد.»
عبدالحفیظ منصور گفت که این کتاب، در راستای شعار حزب کنگرهی ملی است که کاش تمامی احزاب چنین کاری را انجام دهند و در عرصهی تولید متن و ارایهی کارهای علمی و نظری فعال باشند.
آقای منصور راه حل را بخاطر نهادینهشدن اندیشهی تمرکززدایی تنها در فعالیت نسل جوان دانشگاهی دیده گفت که «این موضوع برای نخبههای سیاسی از لحاظ نظری حل نشده است.»
به دنبال آن آقای بشیراحمد سعید، مسئول انتشارات سعید و آقای کامبخش نیکویی نویسندهی کتاب به ترتیب صحبت کردند. آقای سعید گفت که: «نویسنده تلاش کرده است تا از منابع دست اول استفاده کند.»
همچنان کامبخش نیکویی، نویسندهی کتاب با پذیرفتن نقد سخنرانها در قسمت ساختار، در خصوص محتوا کتابش را در راستای گفتمان «ملی معتدل» خوانده، تأکید که چشمانداز کارش بر مبنای ایدیولوژیک، قومی و حزبی نبوده است.
او گفت که «در تحقیق نخست به چیستی تمرکززدایی از لحاظ علمی پرداختهام و در خصوص تجربی نیز از تجارب سایر کشورها در کتاب آوردهام.»
سپس آقای نیکویی با نگاهی گذرا به تاریخ دو قرن اخیر، نظامهای کشور را به پنج دستهی قبیلهای، خانوادگی، ناسیونالیستی و شبهلیبرالیسم تقسیم کرده، گفت که اصلاحات طی آن در سه مرحلهی تاریخی مطرح بود که دورههای عبدالرحمان خان، حبیبالله خان و دههی دموکراسی را از آن دورهها برشمرد.
نویسندهی کتاب سپس تاریخ معاصر کشور را به «جهانوطنی» که داعیهی نظام کمونیستی در افغانستان، بیداری اسلامی که داعیهی مجاهدین، ناسیونالیسم تباری که مربوط طالبان و شبهلیبرالیسم که مربوط به حکومت پس از طالبان است دستهبندی کرده، علاوه کرد که «در نهایت، تمام اینها در دامن قومیت سقوط میکند. بنابراین، راه حل در تمرکززدایی از نوع فدرالیسم است، اما این یکی از راهحلهاست.»