پنج شنبه ۱ قوس ۱۴۰۳
صفحه نخست / گزارش / روایت دست اولی از “افغانستان پس از ۲۰۱۴”

روایت دست اولی از “افغانستان پس از ۲۰۱۴”

کانون اصلاحات کتابِ «افغانستانِ پس از ۲۰۱۴– شکل بندی‌های قدرت و مسیرهای در حال تحول» را که از سوی جمعی از نویسندگان نگاشته شده است،  نقد و بررسی کرد.

 

کانون اصلاحات کتابِ «افغانستانِ پس از ۲۰۱۴– شکل بندی‌های قدرت و مسیرهای در حال تحول» را که از سوی جمعی از نویسندگان نگاشته شده است،  نقد و بررسی کرد. 

در این برنامه که چهارشنبۀ هفتۀ گذشته (۳۰ سرطان) در کابل برگزار شده بود، شماری از نویسندگان، فرهنگیان و فعالان مدنی- سیاسی اشتراک کرده بودند.

کتاب افغانستان پس از ۲۰۱۴ به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است و از سوی دو تن از نویسندگان هندی آقایان پروفیسور راجن هرشی و دنجی ترپی تدوین شده و مقاله‌های دو چهرۀ جوان و نخبۀ افغانستان آقایان دکتر عمر صدر و دکتر میرویس بلخی نیز در این کتاب به نشر رسیده است.

این کتاب و محتویات آن از آنجهت مورد توجه پژوهشگران و دانشجوبان قرار گرفته که از سوی انتشارات رتلیج در لندن، نيويارك و دهلي نو چاپ شده است.

عنوان مقالۀ داکتر عمر صدر، بازانديشي ثبات در افغانستان: اجتماعي‌ساختن قدرت‌هاي بزرگ در يك نظم چندجانبه می‌باشد و میرویس بلخی، احتمال عضویت افغانستان در سازمان ناتو را بررسی کرده است.13833154_1171003386254195_532538405_o

کتاب افغانستان پس از ۲۰۱۴: شکل بندی‌های قدرت‌ و مسیرهای در حال تحول، زاييدۀ يك كنفرانس علمي در پيوند به افغانستان در دانشگاه آسياي جنوبي- دهلي نو است. کانون اصلاحات با دعوت از این دو چهرۀ اکادمیک، «کتاب افغانستان پس از ۲۰۱۴ ..». را که در محافل بین‌المللی سرزبان‌ها بوده است، به نقد و بررسی گرفت.

در آغاز این برنامه، داکتر مجیب‌الرحمان رحیمی، ضمن سپاس‌گزاری و تقدیر از تلاش‌های علمی و اکادمیک آقایان بلخی و صدر گفت که مقاله‌های آن‌ها با معیارهای علمی و پژوهشی نگاشته شده و بنابر‌این سزاوار تحسین و افتخار است.

داکتر رحیمی گفت که روایت‌ها دربارۀ ما در بیرون از کشور، همواره دستِ ‌چندمی بوده و با آسیب ها و کاستی های فراوانی همراه بوده است و در عرصۀ ارایۀ اطلاعات و داشته‌های خویش به گونۀ دست اولی دچار کمبود بوده‌ایم.

او گفت که داکتر بلخی و عمر صدر روایت‌های افغانستان را به گونۀ دست‌اولی به جهان ارایه کرده اند که این کار آنها مایۀ خرسندی می‌باشد.

به گفتۀ آقای رحیمی، بیشتر روایت‌ها دربارۀ افغانستان استعماری بوده است؛ اما در سال‌های پسین امیدواری‌هایی به وجود آمده است که یک روایت  مبنی بر واقعیت از درون داشته باشیم. داکتر رحیمی خاطر نشان ساخت: شمار کسانی‌که به زبان انگلیسی از داخل روایت کرده‌اند، به انگشتان دست هم نمی‌رسد. همواره دیگران دربارۀ ما نگاشته‌اند و بنابراین دیدگاه‌های آنها در موارد زیادی قابل بازنگری بوده است. او تصریح کرد:  بیرونی‌ها زبان‌های مان را نمی‌فهمند؛ بناً شما می‌توانید دشواری‌ کار آنها را بسنجید.

او خطاب به نویسندگان این اثر گفت: “شما به این روند ادامه بدهید و خودمان را طوری که خودمان می‎شناسیم، به دیگران معرفی کنید. ما نباید خود را از آیینۀ دیگران نگاه کنیم.”

داکتر مجیب‌الرحمان رحیمی دربارۀ ساختار دو مقاله توضیح داد و گفت که آنها با استفاده از میتودها و تیوری‌هایی که در روابط بین الملل مطرح است، به دفاع از نظریه‌یی‌که مطرح کرده‌اند، پرداخته‌اند و در هر دو مقاله تأکید شده است که ثبات افغانستان نیازمند همکاری‌های منطقه‌یی است.

داکتر رحیمی پیشنهاد کرد که وزارت خارجۀ افغانستان باید در تدوین سیاست خارجی کشور از این نوشته‌های اکادمیک استفاده کند.13816827_1334249236590844_1236831313_n

او در پایان گفت که ما در افغانستان نیازمند گذار نسلی هستیم؛ در پانزده سال اخیر تغییراتی به وجود آمده و ضرورت است که نیروهای خارجی تا چند سال دیگر حضور داشته باشند، تا این تغییر تکمیل و نهادهای حکومتی قوام بیشتر یابند.

سپس، دکتر عمر صدر به تبیین و تشریح مقالۀ پژوهشی خویش پرداخت. او گفت که دغدغۀ اصلی او در این مقالۀ پژوهشی مسایل راهبردی و استراتژیک است که همواره افغانستان به آن برخورده است.

دکتر صدر تیوری‌های ثبات را در روابط بین الملل بر شمرد و گفت که چند تیوری عمده در این عرصه مطرح است: برقراری توازن قدرت، مدیریت نظم بین‌المللی و ثبات هژمونی، از جملۀ این تیوری‌ها است.

او سپس به تشریح ابعاد این تیوری‌ها پرداخت و گفت که برخی از شخصیت‌های دانشگاهی و اکادمیک کشور بر حضور  یک ابرقدرت جهانی در افغانستان به دلایل مختلف تأکید داشتند. اما آیا حضور ابرقدرتی مانند امریکا توانسته است در پانزده سال اخیر ثبات و امنیت را در کشور به وجود آورد؟

به باور او، افغانستان برای این‌که بتواند نوعی توازن قوا را با کشورهای منطقه و به ویژه پاکستان به وجود آورد، پیمان راهبردی را با هندوستان به امضا رسانید؛ اما  این پیمان تأثیری در تغییر وضعیت امنیتی کشور به‌وجود نیاورد.

دکتر صدر در پایان سخنرانی‌اش به انتقاد از سیاست افغانستان در برابر پاکستان پرداخت. او گفت که افغانستان نباید خود را قربانی کشور سومی کند. به باور این پژوهشگر روابط بین‌الملل، روابط گستردۀ کابل- دهلی، برای اسلام‌آباد حساسیت‌آفرین است و بنابراین، افغانستان در مناسبات خویش با کشورهای منطقه باید جانب توازن را رعایت کند.

در همین حال، دکتر میرویس بلخی استاد دانشگاه امریکایی افغانستان و از نویسندگان این کتاب، به دفاع از نظریه‌یی که در مقالۀ خویش مطرح کرده است، پرداخت.

دکتر بلخی گفت که اکنونٍ افغانستان با چهار تهدید عمده مواجه است.

دکتر بلخی “موقعیت” افغانستان را یک تهدید خواند و گفت که کابل تا کنون نتوانسته خود را در یک منطقۀ مشخص تعریف کند. به گفتۀ او، افغانستان همزمان در چهار سیستم امنیتی قرار دارد و به همین دلیل، نتوانسته است جایگاه خویش را مشخص سازد. مناطق همسایه سه‌گانه مانند جنوب آسیا، آسیای مرکزی و خاورمیانه و همچنان حضور سیستم امنیتی ناتو در کشور، سیستم امنیتی چهارگانه را تشکیل می‌دهد.

این استاد دانشگاه گفت که سه تهدید دیگری که متوجه افغانستان است عبارت از توسه نیافتگی اقتصادی، تهدید همسایگان و توسعه نیافتگی اجتماعی می‌باشد.

او پرسید که در چنین شرایطی چه کار باید کرد؟ بلخی طرح عضویت افغانستان را در سازمان ناتو پیشنهاد می‌کند.

به گفتۀ دکتر بلخی، افغانستان و ناتو تهدیدها و فرصت‌های مشترک دارند. بحث تروریسم، مواد مخدر، گسترش افراطیت تهدیدهایی است که متوجه ناتو و افغانستان می‌باشد. افغانستان در هیچ کدام از سیستم‌های امنیتی منطقه نمی‌تواند به ثبات و امنیت پایدار برسد.
او گفت که با توجه به مسایل منطقه‌یی من بحث عضویت افغانستان در سازمان ناتو را در این مقاله به بررسی گرفته‌ام و این طرح را به یکی از مسوولان ارشد سازمان ناتو نیز ارایه کرده‌ام. 13817255_1171003486254185_341981296_nاما در بخش پرسش و پاسخ آقای صدر با ارایه چند دلیل، از جمله ناتوانی اقتصادی افغانستان در پرداخت هزینه های عضویت، نبود یک دولت دموکرات و با ثبات در این کشور گفت که بهتر است افغانستان تا سالیان درازی به عنوان متحد استراتژیک بیرون از ساختار رسمی با ناتو در مراوده باشد تا اینکه به عضویت سازمان ناتو در آید.

در پایان این برنامه، عبدالحفیظ منصور پژوهشگر و عضو مجلس نمایندگان، اظهارات داکتر صدر را در بارۀ سیاست خارجی افغانستان در قبال پاکستان به باد انتقاد گرفت.

آقای منصور گفت که پاکستان، افغانستان ضعیف و مزدور می‌خواهد و هرگز خواهان صلح و ثبات در این کشور نیست.

او تصریح کرد که هیچ  نظامی در افغانستان به اندازۀ حکومت مجاهدین و رژیم طالبان با اسلام آباد نزدیک نبود، اما  این دو را هم به حکومت داری اجازه نداد. او گفت که عمق استراتژیک پاکستان بر بی‌ثباتی و هرج و مرج در افغانستان بنا شده است.

آقای منصور با مقایسه سیاست‌های حامد کرزی و حکومت وحدت ملی دربارۀ پاکستان توضیح داد که پاکستان به هیچ چیزی جز ویرانی و بربادی افغانستان قانع نمی‌شود.

در پایان، اشتراک‌کنندگان این برنامه، پرسش‌های‌شان را با داکتر بلخی و داکتر صدر مطرح کردند و هر دو پژوهشگر به پرسش‌ها  پاسخ گفتند.

این چهاردهمین نشست پژوهشی و اکادمیک در کانون اصلاحات بود.

 

Print Friendly, PDF & Email

همچنان ببینید

به بهانۀ هفته قانون اساسی؛ از ضرورت تعدیل تا تجلیل نمادین

 نهضت گرایش به قانون اساسی در حوزه‌ی مشترک تمدنی ما، به ویژه در افغانستان تاریخ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *