مورخ ۱۳۹۵/۲/۲۰
روزنامه ماندگار؛ اعتمادیکه از بین رفته است
ماندگار با پرداختن به موضوع اعدام شش تروریست می نگارد: یکی از آنان در ترور استاد ربانی رییس جمهور پیشین و دیگری در قتل عبدالله لغمانی معاون سابق اداره امنیت ملی دست داشتند اما صحت این موضوع با شک و تردید در میان کاربران صفحات اجتماعی رو به رو شد. این نشان میدهد که بی باوری یا بدگمانی مردم نسبت به ریاست جمهوری زیاد است و حل آن نیاز به کارهای جدی تر دارد. اکنون کارنامه ی برخی از سیاستمداران به شمول رییس جمهور زیر سوال رفته است، بدون شک مردم محاسبه خود را دارند. به هر حال این اقدام یک گام کوچک برای تامین عدالت پنداشته می شود.
به باور روزنامه، هنوز سوال های بی پاسخ زیاد است، به طور مثال از ترور استاد ربانی رییس پیشین شورای عالی صلح پنج سال میگذرد اما تاکنون مردم نمیدانند چه کسی عامل اصلی قتل اوست؟ کسانیکه که متهم به این کار اند، امروز در صدر قدرت قرار دارند و همچنان به سوالات مردم پاسخگو نیستند؟ شماری خواستار نشر تصاویر افراد اعدام شده است اما برخی دیگر این کار را به موضوع معرفی شدن نامزدان وزارت دفاع و امنیت ملی ربط میدهند. شاید توجیه دولت این باشد که، نشر و پخش تصاویر افراد اعدام شده با واکنش مجامع بین المللی مواجه می شود، ولی این استدلال برای مردم که قربانی تروریزم است، قابل قبول نیست.
ماندگار در اخیر تاکید دارد: بی اعتمادی مردم نسبت به اعدام شده گان، فاصله میان مردم و ریاست جمهوری را نشان میدهد، درواقع این محکی به مشروعیت حکومت است. در اعلامیه ریاست جمهوری آمده است که این کار براساس قانون اساسی، قوانین جزا، دستور دین مبین اسلام و سایر الزامات دولت صورت گرفته و به نهادهای عدلی و قضایی نیز از عملی شدن این حکم خبر داده است. ولی مردم افغانستان برعلاوه استقبال از اعدام تروریستان انتظار دارند که این کار با حضور رسانه ها و اطلاع رسانی دقیق در روشنی و شفافیت کامل صورت بگیرد. این مردم همچنان می خواهند که روند اعدام تروریستان و همدستان شان باید ادامه یابد تا اعتماد و صداقت ریاست جمهوری ثابت شود؟
روزنامه آرمان ملی؛ آفـرین اشـرف غنی
روزنامه آرمان ملی با تاکید بر صلح و ثبات کشور می نویسد: هیچ موضوع دیگر به اندازه حاکمیت قانون و ارزش به آن سازنده نیست، چراکه قانون مجرمان را مهار می کند، به شهروندان احساس مصوونیت و امنیت میدهد و نظم اجتماعی را بوجود می آورد. اما افغانستان از چهل سال به این سو دستخوش قانون شکنی ها شده است به این دلیل قانون گریزی صورت می گیرد و حتی در برخی مناطق قانون جنگل حاکم است، به این خاطر گاهی احساس می کنی که قانونی وجود ندارد.
روزنامه با انتقاد می افزاید: عدم تطبیق احکام قانون بالای مجرمان و تروریستان خطرناک و رهایی آنان از زندان های کشور در چند سال اخیر یکی از مخاطرات جدی بوده که حالا برعلاوه تلفات افراد ملکی، سلامت روان جمعی را با تهدید مواجه ساخته است. در حالیکه همگان باور دارند، تطبیق قانون و اجرای عدالت مجرمان را وادار می کنند تا به حق دیگران حرمت بگذارند و متوجه تخطی های جرمی خود شوند.
به نوشته روزنامه پس از مدت ها رییس جمهور غنی فرمان اعدام شش تروریست جانی و خطرناک را امضا کرد. گفته می شود این حکم عملی شده است هرچند که این کار از نظر قوانین بین المللی و حقوق بشر عمل نیک نیست ولی در افغانستان ضرورت است، سال های سال این قانون اجراء شود تا امنیت مالی و جانی شهروندان مورد تجاوز قرار نگیرد. این یک اقدام سازنده و نیک است، ما باور داریم زمانی که مجرمان و تروریستان به سزای اعمال شان برسند، حاکمیت قانون تحقق پیدا نماید، حقوق شهروندان پامال نمی گردد.
روزنامه هشت صبح؛ حادثههای مرگبار شاهراهها
به نوشته این روزنامه، در حادثه پٌر تلفات ترافیکی دیروز در مسیر شاهراه کابل – غزنی پنجاه تن جان باختند و شماری دیگر زخمی شدند. دلیل حادثه هم معیاری نبودن جاده ها، فقدان فرهنگ رانندگی و علایم ترافیکی در شاهراه ها است. این شاهراه ها توسط جامعه جهانی بازسازی شده اما در قراردادهای آن فساد گسترده وجود دارد که در آن از کم کیفیت ترین مواد ساختمانی استفاده شده است. اکنون شاهراه ها خراب شده و یا خراب می شود، گذشته از آن روند بازسازی این شاهراه ها ناقص می باشد، تا حدی که علایم ترافیکی ندارد، این کار تنها در افغانستان مقدور است.
به باور روزنامه، در چهارده سال گذشته دولت با داشتن منابع کافی نتوانستند به این موضوع توجه نمایند تا علایم ترافیکی در شاهراه های کشور نصب شود. نکته دیگر نبود پولیس ترافیک است، در بیشتر شاهراه ها یا پولیس ترافیک وجود ندارد و یا هم حضورش اندک می باشد. همه میدانند در بیشتر موارد پولیس امنیه برخلاف اصول کاری اش، وظیفه پولیس ترافیک را انجام میدهد، وزارت داخله هم به این مشکل توجه نکرده است. در ضمن متاسفانه فرهنگ رانندگی ما هم خیلی مشکل دارد، بسیاری از راننده های وسایط بزرگ مسافربری آموزش های لازم را ندیده اند، گفته می شود یک تعداد انان معتاد اند. با این حال کدام مرجع قانونی برای رسیدگی و نظارت هم نیست.
روزنامه در اخیر نوشته است که حتی راننده ها برای جلب مشتری فریاد می زنند که تا چهار ساعت دیکر به مزار می رسانند، بدون شک این سرعت غیر معیاری است. این راننده ها هم زندگی مسافران و هم زندگی خود را با خطر مواجه می کنند و همچنان راننده ی که مواد مخدر استفاده می کند، روشن است که کنترل روی خودش ندارد. حالا سوال این است که نقش و وظیفه وزارت ترانسپورت چیست؟ تا فعلا هیچ اقدامی از سوی این وزارت صورت نگرفته و اصلآ این وزارت روی هنجارها، مشخص کردن معیارهای استخدام راننده ها و فرهنگ رانندگی کار نکرده است.لازم است که شرکتهای ترانسپورتی براساس یک مقرره ی معیاری، راننده استخدام کنند. این مقرره باید در هماهنگی با وزارت ترانسپورت و ریاست عمومی ترافیک ساخته شود. باید رانندههای معتاد، درمان شوند و کسانیکه تازه به شغل رانندگی روی میآروند، اصلا باید اعتیاد نداشته باشند. وزارت ترانسپورت باید توضیح بدهد که مشغول چه کاری است و چرا تا حال به این معضل نپرداخته است؟