داکتر عبدالله عبدالله رییس اجرایی کشور که در رأس یک هیأت بلندپایۀ دولتی به عربستان سعودی سفر کرده و با استقبال ویژه و کم سابقۀ مقامات ریاض مواجه شده است.
اهمیت این سفر از آنجا آغاز میشود که به محض ورود هیأت افغانستان به ریاض، به عنوان یک پیشآمد نادر دیپلوماتیک، ولیعهد عربستان – بلندپایهترین مقام عربستان سعودی، پس از پادشاه این کشور به استقبال داکتر عبدالله به فرودگاه آمده است.
نکتۀ مهم دیگر اینکه در این سفر رییس اجرایی را عطامحمد رییس اجرایی جمعیت اسلامی و والی بلخ، وزرای تحصیلات عالی، معارف، مبارزه با مواد مخدر، عدلیه، ارشاد، حج و اوقاف، کار و امور اجتماعی، تجارت و صنایع، برخی از شخصیتهای سیاسی و ۲۰ تن از تاجران ملی کشور به شمول مسوولان اتاق تجارت و صنایع افغانستان همراهی میکنند. ترکیب هیأت نشاندهندۀ اهمیت سفر رییس اجرایی به ریاض میباشد.
در این سفر داکتر عبدالله با اکثریت مقامهای بلندپایۀ عربستان سعودی از جمله ملک سلمان بن عبدالعزیز پادشاه و ولیعهد و وزیر دفاع، وزرای عدلیه، حج، معارف، امور داخله و تجارت این کشور دیدار کرده است. در این دیدارها، مقامات عربستان بر حمایت و پشتیبانی از پروسۀ صلح افغانستان و مبارزه با تروریسم و افراطیت تأکید ورزیدهاند.
تحلیلگران سفر داکتر عبدالله به عربستان را مهمترین سفر خارجی او در دو سال حکومتداریاش عنوان کردهاند. اهمیت سفر از آن جهت است که عربستان سعودی در زدوبندهای چند دهۀ پسین افغانستان نقش مهمی داشته است.
این نخستینبار در چند دهۀ پسین است که ریاض از یک چهرۀ افغانی غیروابسته به پاکستان دعوت مینماید. دعوت از سران جبهۀ متحد سابق- که به گونۀ طبیعی دشمنان پاکستان محسوب میشوند – نشان میدهد که عربستان سعودی در سیاست خارجی خویش در قبال افغانستان تجدید نظر کرده است.
عربستان سعودی به لحاظ تاریخی شریک استراتژیک پاکستان در منطقه محسوب میشود. این روابط سبب شده است که ریاض همواره از عینک پاکستان به افغانستان نگاه کند. به همین دلیل، در مناسبات سیاسی افغانستان ریاض از جریانهای همسو با پاکستان حمایت کرده است.
حالا دعوت رسمی عربستان سعودی از رییس اجرایی و عطا محمد نور دو تن از چهرههای مربوط به حوزه مقاومت ضد طالبانی حاوی این پیام میتواند باشد که ریاض نگاه خویش را به قضایای داخلی افغانستان عوض میکند.
عربستان از بدو پیدایش طالبان از متحدان این گروه تروریستی بوده و بهگونۀ مستقیم و غیر مستقیم به حمایت و پشتیبانی از امارت اسلامی ملا عمر پرداخته است.
حالا، سفر سه روزۀ رییس اجرایی فرصت خوبی را فراهم ساخته است که دیدگاه بخشی از مقامات سعودی در خصوص روابط و مناسبات سیاسی در افغانستان عوض شود. البته اگر رییس اجرایی بتواند به مقامات سعودی تفهیم کند که این کشور باید مجزا از سایر کشورها، سیاست خارجی خویش را در قبال افغانستان تنظیم کند. میتوان به آیندۀ روابط میان دو کشور امیدوار بود.
واضح است تا هنگامیکه عربستان از دریچۀ پاکستان به افغانستان نگاه کند، انتظار قطع حمایت این کشور از جریانهای تندرو، رادیکال و تروریستی بیجا خواهد بود. هیأت افغانستان باید به مقامات ریاض این پیام را برساند که روابط افغانستان و عربستان نباید در گرو کشور سومی قرار داشته باشد. چنانچه در چهار دهۀ پسین چنین بوده است.
عربستان سعودی در چند دهۀ گذشته جزیان مقاومت را نزدیک به جمهوری اسلامی ایران – رقیب منطقهیی خویش- تلقی میکرد. از همینرو، از هر گروهی که در برابر این جریان ایستاد شده، بیدریغ حمایت کرده است. چنانچه، در همکاری با پاکستان و ترکیه، نقش مهمی در نتیجۀ انتخابات ریاستجمهوری افغانستان داشته است.
عربستان چه میتواند؟
بهرغم اینکه طالبان وارد مناسبات کلان منطقهیی شده و روابط نزدیکی با کشورهای رقیب عربستان(روسیه و ایران) برقرار کردهاند، این کشور بازهم نفوذِ زیادی در بین رهبرانِ طالبان و دیگر جریانهای مخالف دولت افغانستان دارد. این کشور میتواند با استفاده از نفوذ خویش بخشی از سران طالبان را به میز مذاکرات بکشاند.
نفوذ معنوی و سیاسی ریاض بر اسلامآباد بر هیچ کسی پوشیده نیست. به همین دلیل، این کشور میتواند پاکستان را متقاعد به همکاری در راستای تأمین صلحِ افغانستان سازد. پاکستان در چند سال پسین ضمن وقتکشی در گفتوگوهای صلح با دولت افغانستان بازی کرده است. این کشور نه تنها طالبان را به میز مذاکره نکشانیده که حتا فرماندهان و سران طالبان را که متمایل به پروسۀ صلح بودهاند، یا دستگیر کرده و یا به قتل رسانیده است.
عربستان در مسایل افغانستان دچار سوءبرداشت و کجفهمی است. این کشور تا هنوز هم شناخت لازم از مناسبات سیاسی افغانستان و پیرامون ندارد. حال آنکه پاکستان شناختِ درستی بر بنیاد منافعِ خویش از افغانستان دارد، یک راهبرد مشخص را نیز دنبال میکند و توانسته است سیاستگران بیمطالعۀ عربستان را به میل خویش سمتوسو دهد و آن کشور را در استراتژی تروریسمپروری خود در افغانستان شامل سازد. اما حالا آقای عبدالله میتواند به صراحت مسألۀ صلح و جنگ را با عربستان سعودی مطرح کند.
اکنون زمینه فراهم گردیده است که اگر به گونۀ درست از آن استفاده صورت گیرد، میتواند آهستهآهسته نگاه عربستان به جنگ و سیاست افغانستان را دگرگون سازد. دستگاه سیاسی افغانستان باید از این فرصت پیش آمده در راستای منافع ملی استفاده کرده و ریاض را متقاعد سازد که مناسبات خویش را با کابل به گونۀ مستقیم برقرار سازد.